شهر جندجَنْد، شهری قدیمی در ماوراءالنهر ، که امروزه در جمهوری قزاقستان قرار دارد. ۱ - شهر قدیمیمکان ویرانه های شهر قدیمی نزدیک شهر پروفسک (قزل ـ ارده)، در قسمت سفلا و کرانه راست و دهانه سیردریا (در مشرق رود سیحون )، قرار دارد. [۱]
د. اسلام چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۲]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص ۳۹۲.
[۳]
محمدبن احمد نسوی، سیرت جلالالدین مینکبرنی، ج۱، ص ۳۵۴.
لرخ (باستانشناس روس) و اسکایلر (جهانگرد امریکایی) مکان جند را در قبرستانی قدیمی، نزدیک خرابههای شهر خُرخُوت، در مسیر راهآهن اورنبورگ ـ تاشکند ، ذکر کردهاند. [۴]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۵]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص ۳۹۲.
کالائور خرابههای خشتْ قلعه را در محل تومار ـ اوتکول، در حدود ۲۵ـ۳۲ کیلومتری شهر پروفسک، دانسته است. [۶]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۱۷۸.
وامبری [۷]
وامبری، ص ۷۱.
مکان آن را بهصورت تقریبی نزدیک شهر غُجْدُوان در ناحیه بخارا ذکر کرده است و تالستوف خرابههای جانْ قلعه/ جانکنت را ــ که در حدود ۲۴ کیلومتری کازالینسک قرار دارد ــ مکان شهر جند دانسته است. [۸]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج ۱، ص ۳۹۶.
۲ - قدمت شهرگرچه نام جند در منابع دوره اسلامی، ظاهراً از سده چهارم به بعد دیده شده، کاوش برخی باستانشناسان روس در قسمت سفلای سیردریا نشان داده است که تاریخ این محل به پیش از اسلام بازمیگردد. گفته میشود این مکان اقامتگاه قوم هونوـ ترکی بوده و ظاهراً در سده چهارم تجدید بنا شده و ازاینرو، اقامتگاه نو هم خوانده میشده است. [۹]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۱۰]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص ۳۹۲.
۳ - اهمیت شهر در سدههای اسلامیدر سدههای اسلامی، اهمیت شهر جند تاحدی بود که این نام به ناحیه آن و به دریاچه آرال هم اطلاق میشد و با نام ولایت جند و بلاد جند نیز در منابع آمده است. [۱۱]
عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، ج ۱، ص ۲۹۸.
[۱۲]
خواندمیر، ج ۲، ص ۶۳۳.
[۱۳]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۱۴]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص ۳۹۲.
در قرن چهارم، ابنحوقل نام جند را در کنار خواره/ جواره و القریهالحَدیثه آورده است. در زمان وی این سه مکان، با آنکه جزو قلمرو غزها بهشمار میرفت، مسلمان نشین بود. مؤلف حدودالعالم نیز در همین دوره، از این سه مکان به عنوان سه شهرک در کرانه رود چاچ (سیر دریا/ سیحون)، یاد کرده است. به نظر ب اسورث ، این سه جا برای تجارت با مردم استپهای آسیای مرکزی ، انبارهای مهمی محسوب میشدند. [۱۷]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۱۸]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص ۳۹۲.
مؤلف حدودالعالم همچنین به ریگستانی میان سرزمین کیماک ، جند و خواره اشاره کرده و افزوده است که رود اوزگند ، پس از رسیدن به حد جند و خواره، به دریای خوارزم ( آرال ) میریزد.۴ - یکی از مراکز مهم غزهاجند، که یکی از مراکز مهم غزها بود، نقش مهمی در داستانهای نیمهافسانهای سلجوقی داشت. [۲۱]
د.اسلام، چاپ دوم، تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۲۲]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص۳۹۲.
ظاهراً تا دهه سومِ سده پنجم، در جند و نیز خواره و دهنو نو از پادشاه غز اطاعت میشد. ترکمنها غالباً در زمان آلتونتاش، حاجبِ سلطان محمود غزنوی (حک: ۳۸۹ـ ۴۲۱)، در خوارزم و نواحی جند قشلاق میکردند. در حدود ۴۲۵، شاهملک، حاکم جند و از سران نامدار ترکان غز، به ترکمنها حمله کرد و حدود هفت یا هشت هزار تن از آنان را کشت. [۲۳]
بیهقی، ج۱، ص۹۳۰.
[۲۴]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۲۹۸.
سلجوقیان، پس از فتح دندانقان در ۴۳۱، خوارزم را تصرف کردند و شاهملک، ناگزیر، از جند گریخت و این شهر هم به دست سلجوقیان افتاد، [۲۵]
بیهقی، ج۱، ص ۸۳۳ ـ۸۳۹.
[۲۶]
بیهقی، ج۱، ص ۹۳۳.
اما مشکلات بعدی سلجوقیان موجب شد که جند، دست کم تا پایان سده ششم، جزو قلمرو قپچاقهای بومی شود. [۲۷]
تکمله ۳ـ۴، ذیل مادّه.
[۲۸]
رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان، ج۱، ص۳۹۲.
۵ - تقدس شهر نزد سلجوقیاناهمیت و تقدس شهر جند نزد سلجوقیان تا حدی بود که سرآغاز و منشأ دولت خود را از شهر جند میدانستند و در آن زمان جند بزرگترین و مهمترین و محکمترین شهر مرزی در برابر کفار به شمار میرفت. [۲۹]
محمدبن مؤید بهاءالدین بغدادی، التوسل الی الترسل، ج۱، ص ۱۴ـ ۱۵.
در ۴۳۲، سلجوق (فرزند دقاق)، از رؤسای قبیله غز، به جند رفت و اسلام آورد و مانع خراج دادن جندیان به کفار (غزها) شد. در ۴۵۷، آلب ارسلان سلجوقی (حک: ۴۵۵ـ۴۶۵)، به قصد تصرف جند، از جیحون گذشت، اما پس از دریافت هدایای نفیس از جندیان، به گرگانج رفت. در اواسط سده پنجم گردیزی [۳۲]
عبدالحیبن ضحاک گردیزی، زینالاخبار، ج۱، ص ۲۵۸،.
به راهی اشاره کرده که از فاراب به ده نو و سپس به سرزمین کیماک میرسیده، اما از جند یاد نکرده است.۶ - دوره خوارزمشاهیاندر دوره خوارزمشاهیان (۴۷۰ـ ۶۲۸)، جند و نواحی سفلای سیردریا و شبهجزیره مَنقِشْلاغ در مشرق دریای خزر، ثغور مهمی در برابر کفار قپچاق به شمار میرفتند. [۳۳]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۳۲۴.
در ۵۴۷ اَتْسِزبن خوارزمشاه جند را تصرف کرد و کمالالدین (پسر ارسلانخان محمود، حاکم سمرقند ) از آنجا گریخت. اتسز جند را به فرزند خود، ایل ارسلان، سپرد و به خوارزم رفت. [۳۴]
جوینی، ج ۲، ص ۱۰.
[۳۵]
جوینی، ج ۲، ص ۱۲.
[۳۶]
خواندمیر، ج ۲، ص ۶۳۲.
[۳۷]
عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، ج ۱، ص ۲۹۹، یا، تاریخ ایران و اسلام.
پس از این حمله، جند مقر مهمی برای حملات اتسز به ترکستان بهشمار رفت. [۳۸]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۳۲۴.
پس از مرگ اتسز در ۵۵۱، ایلارسلان بهمنظور تاجگذاری در خوارزم، جند را به فرزند خود، تکش علاءالدین ، واگذار نمود و پس از مرگ ایل ارسلان در ۵۶۷، تکش جند را به قصد خوارزم ترک کرد. [۳۹]
رشیدالدین فضلاللّه، ج ۱، ص ۳۴۲ـ۳۴۳.
[۴۰]
خواندمیر، ج ۲، ص ۶۳۳.
جوینی در ذکر وقایع سال ۵۵۳، [۴۱]
جوینی، ج ۲، ص ۱۴ـ ۱۵.
به وجود صحرانشینان ترکمن در حوالی جند اشاره کرده است.۷ - غارت سپاهیان مغولبا اینکه تا پایان سده ششم جند جزو قلمرو قپچاقها به شمار میرفت، [۴۲]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۱۷۹.
در اواخر سده ششم و اوایل سدههفتم، از دوره خوارزمشاهیان، چندین نوبت از جند به قپچاقها حمله شد. در ۶۱۶، [۴۳]
خواندمیر، ج ۳، ص ۳۰.
چنگیزخان فرزند بزرگ خود، جوجی، را برای تصرف جند روانه کرد. [۴۴]
رشیدالدین فضلاللّه، ج ۱، ص ۴۹۰ـ۴۹۱.
[۴۵]
جوینی، ج ۱، ص ۶۶ و پانویس.
اهالی جند دروازهها را بستند، اما سپاهیان مغول، با حفر خندق به دور شهر و به کاربردن منجنیق ، آنجا را تصرف و سپس غارت و ویران کردند. [۴۶]
جوینی، ج ۱، ص ۶۸ـ۶۹.
[۴۷]
رشیدالدین فضلاللّه، ج ۱، ص ۴۹۰ـ۴۹۱.
جوجی در ۶۱۸ سپاهی از جند، برای یاری به لشکریان چنگیزخان، برای حمله به اُورگَنج (جرجانیه/ گرگانْج)، روانه کرد. [۴۸]
جوینی، ج ۱، ص ۹۶ـ۹۷.
ظاهراً شهر جند پس از حمله مغول دیگر بهطور کامل آباد نشد [۴۹]
لسترنج، ص ۴۸۶.
۸ - شهر بزرگ و مشهور بلاد ترکدر دهههای نخستین سده هفتم یاقوت حموی [۵۰]
یاقوت حموی، ۱۸۴۶، ص ۱۰۹.
نوشته که جند شهر بزرگ و مشهور بلاد ترک است و اهالی آن حنفیمذهباند و افزوده که امروزه این شهر در دست تاتارهاست و از وضع اهالی آن خبری نیست. جمال قرشی ، از محققان نیمه دوم سده هفتم، نیز از شهر دیدن کرده است. در زمان وی، گرچه شهر بهصورت تلهایی از ویرانهها بود و اهمیت چندانی نداشت، بازارش پررونق بود و بازرگانان همچنان به آنجا رفت و آمد داشتند. گفته شده که بناهایی در جند، از جمله مسجد و مدرسه آن، در سده هشتم احداث شده است. [۵۲]
معینالدین نطنزی، منتخب التواریخ معینی، ج۱، ص ۷۳.
[۵۳]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج ۲، ص ۱۰۱.
[۵۴]
محمدبن ابیطالب دمشقی، کتاب نخبهالدهر فی عجائب البر و البحر، ج۱، ص ۲۹۱.
ظاهراً پس از این زمان، جند دیگر اهمیت سابق خود را نیافت. در برخی منابع دوره صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵)، نام جند در ذکر وقایع ۱۰۰۷ آمده است که گمان میرود منظور ناحیه جند باشد. [۵۵]
میرزابیگبن حسن جنابدی، روضهالصفویه، ج۱، ص ۷۳۶.
۹ - القریهالحدیثه و خوارهدرباره وضع دو شهر نزدیکِ جند، یعنی القریهالحدیثه و خواره ، گفتنی است که خواره قبل از حمله مغول ویران شده و ظاهراً تنها در منابع سده چهارم نام آن ذکر شده بود و مکان آن تاکنون شناخته نشده است. در زمان جمال قرشی شهر دهنو هنوز وجود داشته است. [۵۶]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۲۱۱.
کاوش لرخ نیز در ویرانههای جانکنت ثابت کرد که این شهر بعد از حمله مغول کاملاً متروک و ویراننشده بوده و ظاهراً تا سده هشتم وجود داشته و در ویرانههای آن، حدود پنجاه سکه پیدا شده که روی آنها کلمه ینگیشهر نوشته شده و برخی از آنها متعلق به سده هشتم بوده است. [۵۷]
واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در ترکستان، ج۱، ص ۲۱۱.
۱۰ - بزرگان جنداز جمله بزرگان منسوب به جند، شرفالملک فخرالدین علیبن ابوالقاسم جندی (متوفی ۶۲۸)، وزیر سلطان جلالالدین خوارزمشاه مِنکُبِرنی، [۵۸]
محمدبن احمد نسوی، سیرت جلالالدین مینکبرنی، ج۱، ص ۱۳۴ـ۱۳۷.
مؤیدالدین جندی ، عارف و شاعر قرن هفتم و یعقوببن شیرین جندی بودهاند.۱۱ - فهرست منابع(۱) ابناثیر. (۲) ابنحوقل. (۳) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، آبیاری در تركستان ، ترجمه كریم كشاورز، تهران ۱۳۵۰ ش. (۴) همو، تركستاننامه: تركستان در عهد هجوم مغول ، ترجمه كریم كشاورز، تهران ۱۳۶۶ ش. (۵) محمدبن مؤید بهاءالدین بغدادی، التوسل الی الترسل ، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۱۵ ش. (۶) بیهقی. (۷) میرزابیگبن حسن جنابدی، روضهالصفویه ، چاپ غلامرضا طباطباییمجد، تهران ۱۳۷۸ ش. (۸) جوینی. (۹) حدودالعالم . (۱۰) خواندمیر. (۱۱) محمدبن ابیطالب دمشقی، كتاب نخبهالدهر فی عجائب البر و البحر ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۲) رشیدالدین فضلاللّه. (۱۳) سمعانی. (۱۴) عبدالحیبن ضحاك گردیزی، زینالاخبار ، چاپ عبدالحی حبیبی، چاپ افست تهران ۱۳۴۷ ش. (۱۵) رنه گروسه، امپراطوری صحرانوردان ، ترجمه عبدالحسین میكده، تهران ۱۳۶۵ ش. (۱۶) معینالدین نطنزی، منتخب التواریخ معینی ، چاپ پروین استخری، تهران ۱۳۸۳ ش. (۱۷) عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، یا، تاریخ ایران و اسلام ، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۸) محمدبن احمد نسوی، سیرت جلالالدین مینكبرنی ، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۶۵ ش. (۱۹) نقشه راههای كشورهای آسیای مركزی ، ازبكستان، تاجیكستان، تركمنستان، قرقیزستان، قزاقستان ، مقیاس ۰۰۰ ، ۵۰۰ ، ۳:۱، تهران: گیتاشناسی،[بیتا.(. (۲۰) یاقوت حموی، كتاب المشترك وضعا و المفترق صقعا ، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن ۱۸۴۶، چاپ افست بغداد )بیتا. (۲۱) همو، كتاب معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵. (۲۲) Vasily Vladimirowich Barthold, Four studies on the history of Central Asia , translated from the Russian [۹] V. and T. Minorsky, Leiden ۱۹۵۶-۱۹۵۸. (۲۳) idem, Turkestan down to the Mongol invasion , London ۱۹۷۷; (۲۴) EI ۲ , suppl ., fascs. ۳-۴, Leiden ۱۹۸۱, s.v. "Djand" (by C. E. Bosworth). (۲۵) Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate , Cambridge ۱۹۳۰. (۲۶) The Times atlas of the world , London: Times Books, ۱۹۹۲. (۲۷) Armin Vambery, History of Bokhara: from the earliest period down to the present , London ۱۸۷۳. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر جند»، شماره۵۰۸۱. |